ضرورت گفتمان سازی در حوزه سیاست گذاری اجتماعی
مصاحبه با دکتر مریم شریفیانثانی - مدیر گروه آموزشی مدیریت رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
پرسش: تحلیل شما از جایگاه و وضعیت سیاستگذاری اجتماعی در ایران به چه نحو است؟
پاسخ: در وهله اول باید تعریفی که از سیاست اجتماعی در نظر داریم را مورد توجه قرار دهیم. اینکه سیاست اجتماعی چه قلمروهایی را در بر میگیرد؟ بهدنبال چه اهدافی شکل میگیرد؟ با چه ارزشها و در چه بافتار اجتماعی٬ اقتصادی٬ سیاسی و فرهنگی عمل میکند؟ آنگاه ارزیابی و تحلیل جایگاه سیاست اجتماعی در کشور ممکن میشود. سیاست اجتماعی با ویژگیهای اقداممحوری، پویایی، و اثرگذاری در ایجاد تغییر مثبت در زندگی افراد جامعه و ارتقای کیفیت زندگی و بهزیستن آنها٬ در یک نگاه کلی مورد توافق در جامعه علمی و دانشگاهی٬ قلمروهایی مانند تأمین اجتماعی، سلامت٬ آموزش، مسکن، و اشتغال را در برمیگیرد. البته امروزه این گستره وسیعتر شده است و از آن جمله میتوان به افزودهشدن حیطههای زیستمحیطی، اوقات فراغت، فناوری ارتباطات و اطلاعات، و حملونقل اشاره داشت. میتوانم پرسش شما را با دو تعبیر مختلف پاسخ دهم: یکی اینکه در حال حاضر توجه به سیاستهای اجتماعی سنجیده و سلامتنگر در کشور از چه اهمیتی برخوردار است و دیگری اینکه در عرصه عمل و سیاستگذاری چقدر به آن اهمیت داده میشود؟
در تعبیر اول پاسخ این است که اکنون با توجه به ساختار جمعیتی کشور، مشکلات اجتماعی، بحرانهای زیستمحیطی، تحولات فناورانه و تدوین منشور حقوق شهروندی٬ شاید بیش از هر زمان دیگری اهمیت و جایگاه سیاستهای اجتماعی مبتنی برشواهد و مسائل واقعی جامعه در این عرصه مشهود است. اما اینکه در حال حاضر چقدر به جایگاه و کارکرد سیاستهای اجتماعی در پیشگیری از مشکلات اجتماعی و کاهش پیامدهای چندبعدی آن اهمیت داده میشود٬ رویدادها و شواهد موجود٬ وضعیت رضایتبخشی را گزارش نمیکند.
پرسش: در بررسی وضعیت سیاستگذاری اجتماعی در ایران، میزان اهمیت آن را حیاتی دانستید، اما معتقدید در عرصه عمل این مهم دست کم گرفته شده است. عوامل اساسی موثر در این کاستی توجه را چه میدانید؟
پاسخ: در قلمروی بسیاری از سیاستهای اجتماعی تدوین شده در کشور، نگاه کوتاهمدت، عدم انسجام در تدوین سیاستهای مرتبط به یکدیگر و گاه حتی انقطاع در زنجیره یک سیاست واحد و برنامههای اجرایی آن دیده میشود. این آسیبها در سیاستگذاریهای اجتماعی منجر به هدر رفت منابع، ناکارآمدی و اثربخش نبودن سیاستهایی می شود که ممکن است در ذات خود با اهداف مناسب و مفید طراحی شده باشند. در واقع یکی از شکافهای موجود در پیوند نظر و عمل سیاست اجتماعی در کشور، نبود تحلیل و نقد سیاستهای اجتماعی در مراحل مختلف طراحی٬ اجرا و ارزشیابی است. این کمبود٬ همچون یک حلقه مفقوده در زنجیره سیاستگذاری اجتماعی عمل میکند. به همین دلیل٬ کمتر گزارشی از ارزشیابی پیامد سیاستهای اجتماعی در ارتباط با هدفی که روز اول با آن تنظیم شدهاند در دسترس است. در مواردی هم سیاستهایی که تدوین میشوند و بهدنبال آن برنامهها و اقداماتی که انجام میگیرند هدف اولیه خودشان را دنبال نمیکنند و چهبسا که حتی اثرات و پیامدهایی را به بار میآورند که در جهت مخالف هدف اولیهای است که برای آن تدوین شدهاند. انقطاع سیاستهای اجتماعی و عدم هماهنگی فعالیتهای سازمانهای متولی در این حوزه٬ گاه موجب میشود که فرصت طلایی ایجاد تغییر مثبت در فرایند اثرگذاری زنجیرهای مرتبط ومنسجم از سیاستها از دست برود. بهطور مثال انسجام زنجیره سیاستهای اجتماعی در حوزه کودکان میتواند به سلامت جامعه و پیشگیری از مشکلات اجتماعی نسل بعدی بیانجامد و برعکس. بنابراین٬ تمام تأکید من بر جایگذاری این حلقه گمشده در پیوند عرصه نظر وعمل یعنی تحلیل و نقد سیاستهای اجتماعی تدوین شده و استمرار در ارزشیابی این بازخوردها در بهبود کیفیت زندگی گروههای هدف آن است. سیاستهای اجتماعی در مرحله تولید، توزیع و مصرف الزامات نظری و عملی خود را میطلبد و گستردگی مفاهیم این حوزه و کاربرد درست آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. این ضرورت٬ نیاز به نیروی انسانی متخصص را هم مطرح میکند. در همین جا باید به کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزههای مرتبط با سیاست اجتماعی و رفاه اجتماعی٬ هم در مراکز دانشگاهی و هم در سازمانهای متولی سیاستگذاری اجتماعی کشور اشارهای داشته باشم که انتظار میرود با جذب و ورود دانشآموختگان دانشگاهی به عرصهها و سازمانهای مرتبط درعمل٬ امکان حرکتی سریعتر و واقعگرایانه تر در راستای پیوند نظر و عمل فراهم شود.
پرسش: حلقه مفقوده در پیوند نظر و عمل سیاستگذاری اجتماعی را نبود نقد و تحلیل سیاستهای اجتماعی در کشور دانستید. در این راستا چه راهکاری را برای ارتقای پویایی حوزه نظری مؤثر میدانید؟ آیا برگزاری همایش سیاستگذاری اجتماعی در ایران کارکرد لازم را داراست؟
پاسخ: برای شناساندن اهمیت نظری حیطهای مانند سیاست اجتماعی که هنوز در کشور نوپا است٬ برگزاری همایشها، گردهماییها و نشست های علمی و تخصصی با حضور دانشگاهیان و دستاندرکاران عرصه عمل٬ ایجاد زمینه درک مشترک از اهمیت و جایگاه و کارکردهای آن٬ یکی از راهکارهاست. اما چنین رویدادی را میتوانیم تنها به عنوان یک نقطه شروع برای حساسسازی سیاستگذاران و برای ایجاد انگیزه در دانشگاهیان و ایجاد احساس نیاز به کار بیشتر در هر دو حوزه نظری و عملی بدانیم. این پیوند باید در فرآیند تدوین سازوکارهایی همکارانه و مشارکتجویانه از سوی دو طرف اتفاق بیفتد. میدانیم که ویژگیهای این دو جامعه از بسیاری جهات متفاوت است. عرصه عمل نیازمند پاسخهای سریع به مشکلاتی است که طی سالیان به وجود آمده و شکل گرفته است. جامعه دانشگاهی به سبب ماهیت مباحث نظری٬ نیاز به زمان طولانیتری برای رسیدن به نتیجه علمی معتبر دارد. پس باید سازوکارهایی را پیدا کنیم که با فعالیتهای مشارکتجویانه و همکارانه، هماهنگی بین عرصه عمل و دانشگاه را تحقق بخشند. این همایش میتواند یکی از راههای آغاز این حرکت گفتمانسازی و حساسسازی باشد. شاید این فرصت٬ دانشگاهیان را به این اتفاق نظر برساند که کارهای نظری بسیار کمی را با نگاه همکارانه انجام دادهاند. در حال حاضر تنها چند دانشگاه در ایران در رشتههای مرتبط با سیاست اجتماعی و رفاه اجتماعی٬ تا سطح دکتری دانشجو تربیت میکنند. اما چه تعداد کار علمی مشترک با همکاری این دانشگاهها تولید شده است؟ ما خلاء بسیاری در حوزه نظری سیاست اجتماعی با ویژگی مبتنی بر بافتار جامعه خودمان داریم. حتی در انتقال مفاهیم نظری و ترویج آن در جامعه٬ هنوز بنیه علمی مورد انتظار را به کار نگرفتهایم. هرچند یکی از دلایل آن میتواند جوانبودن این حوزه موضوعی در دانشگاههای کشور باشد٬ ایجاد این ظرفیتها زمان میخواهد. همایش را برای شروع مفید میبینم. ولی انتظار ندارم که همه مسائل ما را در این حوزه حل کند. بهخصوص با توجه به فرهنگ برگزاری همایشها در کشور، تأکید من بر اشتیاق و اقدام عملی در پیگیری کار است. فکر میکنم این همایش به شرطی مفید خواهد بود که در فاصله برگزاری آن تا همایشهای بعدی٬ نشستهای علمی با حضور صاحبنظران دانشگاههای مختلف کشور و فعالان عرصه سیاستگذاری و اقدام در سازمانهای دولتی و غیردولتی و همچنین سمپوزیومهای دورهای در پیگیری بحثهای این رویداد برگزار شود و همایشهای بعدی با ارائه محصولات علمی و عملی مشخص برگزار شوند. ضمن اینکه امیدوارم این همایش در آغاز راه٬ انگیزه سختکوشی در تولید دستاوردهای نظری این عرصه را بهخصوص برای دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی رشتههای مرتبط ایجاد کند، باید فرصتی برای مرور دستاوردهای همایش مهیا کرد. سپس برای نشستهای علمی و سمپوزیومهای موضوعی اولویتهایی را با توافق صاحبنظران دانشگاهی و دستاندرکاران عرصه عمل مشخص نماییم. این هماهنگی ضرورت دارد، چرا که همیشه این عرصه نظر است که باید جلوتر از بخش عمل و اقدام در سیاستگذاری اجتماعی حرکت کند تا بتواند به موقع وارد میدان اثربخشی شود.
پرسش: همگی به بالندگی نظری حوزه سیاست اجتماعی امیدواریم. اما آیا در طرف دیگر آن و در عرصه عمل نیز امکان امیدواری وجود دارد؟
پاسخ: سیاست اجتماعی ماهیتاً پویا و اقداممحور است و باید در کیفیت زندگی افراد جامعه تغییر مثبت ایجاد کند. اگر بر اساس تأکیدی که خدمتتان عرض کردم یعنی تعیین اولویتهای موضوعات و اقداماتی که برای پیشبرد پیوند عرصه نظر و عمل لازم است ٬فعالیتهای همکارانه در آن راستا صورت بپذیرد، خوشبین هستم. در عرصه عمل هم برخی احساس نیاز کردهاند که باید مبتنی بر شواهد و چهارچوب نظری این حوزه عمل کنند. اکنون برخی آهسته آهسته در سطح سیاستگذاری و اجرا به مشارکت صاحبنظران دانشگاهی گرایش پیدا کردهاند. باید کار مداوم و جدی در این عرصه صورت بگیرد. این همکاری را با تمرین باید نهادینه کنیم و از دشواری پیشبرد تجربههای اول در این راه سرخورده نشویم. در غیر این صورت٬ با برگزاری یک همایش نمیتوان انتظار تغییر مثبت داشت. فراموش نکنیم که پیامدهای سیاستهای اجتماعی با زندگی تکتک افراد جامعه و بهخصوص گروههای در معرض آسیب و آسیبدیده سروکار دارد. با پیوند وجه نظری و عملی سیاست اجتماعی میتوان نقش پیشگیرانه و سلامتنگر آن را تقویت کرد و بار هزینههای مادی و اجتماعی ـ گاه جبرانناپذیرـ را کاهش داد.
این کار ساده نیست٬ اما عزم برگزاری چنین همایشی را با تلاش جامعه دانشگاهی حوزه سیاست و رفاه اجتماعی و حمایت سازمانهای سیاستگذار و مجریان این سیاستها در کشور٬ موجبی میبینم برای امیدواری به نتایج این گام نخستین.
تنظیم: پیمان زینتی